نادلا چگونه فرهنگ سازمانی مایکروسافت را احیا کرد؟

ساخت وبلاگ

satya nadella

چند روز قبل از آنکه نادلا سکّان هدایت مایکروسافت را به دست بگیرد، پل آلن از بنیانگذاران مایکروسافت، مدیر عاملی در آن را سخت ترین کار دنیا توصیف کرده بود. هدایت یک شرکت چند میلیارد دلاری در حالی که بیشترین قدرت پردازشی حال حاضر دنیا را در اختیار دارید به نظر برخی کار سختی نمی رسد! ولی در واقع نادلا قراردادی را امضا کرده که طی آن موظف است فرهنگ سازمانی چهل ساله ی یک شرکت عظیم را دگرگون نماید.

حال به نظر می رسد نادلا در زمان حدود دو سال این کار را به سر انجام رسانده است. در حالی که مایکروسافت کماکان در جستجوی راهی برای کاهش وابستگی خود به ویندوز و آفیس است، کسب و کار ابری این شرکت، با تجربه ی یک رشد انفجاری تبدیل به سومین سرویس درآمد زای آن شده است. مایکروسافت یاد گرفته است که فرا تر از ویندوز فکر کند و سرویس های خود را برای تمامی پلتفرم ها از جمله اندروید و IOS گسترش دهد، چیزی که حتی فکر کردن به آن نیز تا چند سال گذشته محال به نظر می رسید. اکنون و با روشن تر شدن استراتژی های جدید مایکروسافت می توان گفت که فضای بسیار مثبتی حول شرکت شکل گرفته است.

آقای Ben Bajarin تحلیل گر موسسه Creative Strategies در این زمینه می گوید:

شاخص ترین ویژگی که می توانم به آن اشاره کنم این است که اکنون با مایکروسافتی رو به رو هستیم که فضای آن بسیار باز تر شده است که البته مسبب آن مدیریت جدید است. اکنون فضا در مایکروسافت برای ایده های جدید، فکر های تازه و ارائه خدماتی که تنها منتهی به پلتفرم ویندوز نیست، مهیا شده است.

مایکروسافت پیش از این شرکتی بود که همه چیز در آن حول محور محصولی به نام ویندوز اداره می شد. هر محصولی در این شرکت تا پیش از این با معیار اینکه چگونه و تا چه اندازه می تواند در خدمت ویندوز باشد ارزش گذاری می گردید و در این میان بسیاری از محصولات که نمی توانستند در حیطه ی این تعریف نقشی داشته باشند، دیر یا زود به ورطه ی نابودی کشانده می شدند.

Microsoft CEO Satya Nadella delivers the keynote address at the Microsoft Build Conference, Wednesday, March 30, 2016, in San Francisco. (AP Photo/Eric Risberg)

یکی از اولین تصمیمات انقلابی نادلا ارائه نسخه کاملی از آفیس موبایل برای دستگاه های آیپد و همچنین رایگان شدن قابلیت ویرایش آفیس در اندروید و IOS بود. بعد از این اقدام مایکروسافت، شرکت اپل مدلی از آیپد را ارائه کرد که ادعا می شد در بسیاری از زمینه ها می تواند جایگزین رایانه های شخصی باشد. باید در نظر داشت که بدون وجود این نسخه از آفیس، ادعای شرکت اپل به هیچ عنوان برای کاربران تجاری باور پذیر نمی توانست باشد. این کاری است که مایکروسافت قدیمی هرگز حاضر به انجام آن نبود. آنها پیش تر امید داشتند با در مضیقه قرار دادن رقبا از نظر نرم افزاری، کاربران را به سمت استفاده از ویندوز سوق دهند ولی مایکروسافت جدید هدفی دیگر دارد. آن ها اکنون می خواهند کاربران را در هر پلتفرمی که حضور دارند راضی نگه دارند.

John Lilly یکی از اعضای شرکت Greenock Partners (یک شرکت مشهور در زمینه نرم افزار های شبکه)، می گوید:

در مدیریت قبلی آنها به هیچ عنوان راضی به توسعه نسخه درخور از نرم افزار های آفیس برای آیپد و آیفون نبودند. اما یکی از اولین اقدامات نادلا به عنوان مدیر مایکروسافت ارائه این بسته نرم افزاری برای دستگاه های ساخت شرکت اپل بود. این اولین قدم برای شرکتی است که می خواهد انحصار گرایی را کنار بگذارد.

در طول سال های طولانی مایکروسافت دارای محیطی بود که در آن ایده ها باید با هم به رقابت می پرداختند. ایده هایی که با علایق مدیران و سیاست های جزئی شرکت هماهنگی داشتند برای عملی شدن، بودجه دریافت می کردند ولی ایده های دیگر به هر میزان هم که خلاقانه بودند، مشمول مرگ تدریجی می شدند.

microsoft_garage_laptop

Steve Kleynhans معاون بخش موبایل و مشتریان موسسه تحقیقاتی Gartner در این زمینه می گوید:

مایکروسافت، مانند اکثر شرکت های بزرگ تبدیل به یک مجموعه چند دسته شده بود که خط تولید هر محصول به صورت مجزا و مانند یک شرکت مستقل وارد عمل می شد. همه قسمت ها بر سر تصاحب منابع و توجه رسانه ای با هم به رقابت می پرداختند. گاهی اوقات این شیوه جواب می داد اما در اکثر مواقع باعث سخت شدن کار، رقابت بیهوده و سردرگمی کاربران می شد. قسمت های مختلف حاضر به همکاری با هم نبودند مگر آنکه منافع خودشان آن را ایجاب کند و در این موارد به هیچ عنوان به منافع کلی شرکت توجه نمی کردند.

استیو بالمر متوجه این موضوع شده بود، به همین دلیل ایده ی One Microsoft را مطرح کرد. اما هیئت مدیره با آن مخالفت کرد، زیرا از تغییرات سریع و بنیادینی که به واسطه آن اتفاق می افتاد، هراس داشت. در نهایت دوره ی بالمر در مایکروسافت به پایان رسید. نادلا با در دست گرفتن زمام امور توانست چشم انداز مایکروسافت یکپارچه را در شرکت نهادینه کند. در ماه مارچ امسال مایکروسافت از اصحاب رسانه جهت بازدید از اولین ثمره های یکپارچگی شرکت، دعوت به عمل آورد. در این زمان مشخص گردید که این یکپارچگی چه تاثیراتی بر تولیدات شرکت گذاشته است. به عنوان مثال مترجم اسکایپ را در نظر بگیرید. این سرویس می توان به صورت همزمان مکالمات صوتی و متنی شما با طرف مقابل را از زبان مبدا به زبان مقصد و بر عکس ترجمه کند. مشخصا این محصول که دوران آزمایشی خود را می گذراند حاصل همکاری بخش تحقیقات مایکروسافت و تیم Bing Translator است. چیزی که قبلا به ندرت در مایکروسافت مشاهده می کردیم. آن ها پیش تر سعی می کردند بخش تحقیقات را از سایر بخش ها جدا نگه دارند و آن را از دید ها مخفی کنند. موفقیت مترجم اسکایپ هم اکنون باعث شده است که شرکت سعی کند بخش تحقیقات را با دیگر بخش ها نیز هماهنگ نماید. مزایای این ارتباط احتمالا باعث پیشرفت روز افزون فناوری خواهد شد.

در حال حاضر ساختار شرکت بسیار بیشتر به یک واحد با اهداف مشترک شبیه است  و مشخصا همکاری عمیقی بین واحد های تجاری آن شکل گرفته است. ویندوز دیگر رهبر همه ی محصولات نیست. حال دیگر این سوال پرسیده نمی شود که محصولات چگونه می توانند در خدمت ویندوز باشند، بلکه گفته می شود، ویندوز چگونه می تواند به محصولات کمک کند، چگونه می تواند برای اجرای بهتر آفیس بهینه شود و چگونه می تواند فضای تجاری لازم برای کسب و کار ابری را فراهم نماید؟

نادلا یک جمله معروف دارد و آن این است که “فرهنگ استراتژی را شکست می دهد”. مایکروسافت تحت رهبری جدید بسیاری از طرز فکر های خود را تغییر داده است. حالا آنها به یک فرهنگ بالا تر دست پیدا کرده اند. آنها اکنون در تعقیب و کسب دانش هستند و از انتقال این دانش به دیگران ابایی ندارند. در طی بازدید رسانه ها از شرکت به وضوح کارمندان بخش های مختلف با فرهنگ جدید این شرکت خو گرفته بودند. نکته ای که توجه رسانه ها را جلب کرده بود تعداد زیاد افراد باهوش و مستعدی بود که در مایکروسافت مشغول به کار بودند. از جمله می توان به Michael Gough رئیس بخش طراحی نرم افزار مایکروسافت که در فوریه ۲۰۱۵ از شرکت ادوبی به اینجا آمده بود، اشاره نمود. وی در این زمینه می گوید:

ساتیا اجازه داد تا یک انقلاب در فرهنگ سازمانی اینجا شکل بگیرد که با خود شفقت بیشتر، انرژی بیشتر و همچنین تمرکز بیشتر بر تفکر، قبل از انجام کار ها را به ارمغان آورد.

Ed Essey رئیس بخش مدیریت نرم افزار در پروژه گاراژ که بسیاری از نرم افزار های اندروید و IOS مایکروسافت در آن تولید می شوند و از نشانه های تغییر فرهنگ سازمانی مایکروسافت است، در این زمینه می گوید:

یکی از اولین چیز هایی که نادلا تغییر داد نوع برگزاری جلسات شرکت بود. به طوری که از حالت سخنرانی یکی از مدیران برای کلیه کارمندان، به حالت یک گردهمایی در آمد، که در طول آن هر فرد در مورد آن قسمت از کار که مسئول آن است، برای دیگران سخن بگوید.  مدیران نیز از پشت میز های شان بر خواستند و به میان کارمندان آمدند تا ببینند که آنها بر روی چه پروژه هایی کار می کنند؟ به چه چیزی اهمیت می دهند؟ تمام این ها تغییرات شگرفی بود که او به وجود آورد.

این کارها نادلا را به شدت میان کارمندان محبوب کرده است، اگر چه او مجبور شد دو گروه بزرگ از کارمندان را اخراج کند. او به میزان ۹۳ درصد در میان افراد شرکت محبوب است در حالی که این رقم برای بالمر در هنگام ترک مایکروسافت در حدود ۴۴ درصد بود.

برای سال های طولانی “یک رایانه بر روی هر میز، در هر خانه” شعار اختصاصی مایکروسافت بود. البته که آن رایانه باید ویندوزی می بود. در ماه جون ۲۰۱۵ نادلا یک ماموریت جدید تعریف کرد که اکنون در پشت نشان اداری هر کارمند حک شده است. “به هر فرد و هر ارگان قدرت بدهید تا بیشتر به دست بیاورید”

با این ماموریت جدید، دنیای تازه ای به روی مایکروسافت باز شد. قطعا با ویندوز به تنهایی نمی شود به همه قدرت داد. شعار “اول موبایل، اول سرویس ابری” با واقعیت های دنیایی که در آن زندگی می کنیم بیشتر مطابقت دارد.

Tim O’Brien مدیر ارتباطات جهانی مایکروسافت به همین موضوع اشاره دارد:

ارتباطات سیار وابسته به نوع دستگاه نیست، بلکه وابسته نوع ارتباطات سیار یک فرد و تجربه او در این زمینه است و تنها پردازش ابری می تواند یک تجربه ی کامل از یک سرویس را بدون توجه به نوع دستگاه، فراهم نماید. ما در جهانی انباشه از دستگاه های مختلف زندگی می کنیم و کاربران توقع دارند که سرویس هایی که استفاده می کنند از یک دستگاه به دستگاه دیگر قابل انتقال باشند. تلاش ما در جهت ارائه سرویس های مان در دستگاه های مختلف و با تجربه کاربری یکسان، می تواند یک اکوسیستم چندین دستگاهی ایجاد کند.

 Tim O'BrienTim O’Brein

تا هم اکنون که این مقاله به نگارش در می آید، مایکروسافت چیزی در حدود ۱۰۰ نرم افزار برای اندروید و بیش از همین تعداد نرم افزار فعال در اپ استور دارد. این مسئله در یک گردش یکصد و هشتاد درجه ای با شعار “همه جا ویندوز” (Windows everywhere) است که سال ها آن را می شنیدیم.

البته که ساده لوحانه است اگر فکر کنیم تا کنون همه چیز برای مایکروسافت گل و بلبل بوده است. ویندوز موبایل در حال محو شدن از صفحه ی رادار است، در حالی که شرکت تعداد کثیری نرم افزار در سایر پلتفرم ها دارد و بعید به نظر می رسد که همه ی آن نرم افزار ها درآمد زا باشند. به نظر می رسد این کار مایکروسافت نتایج مخفی داشته باشد که در آینده بهتر نمایان خواهند گشت. با هم نظر چند کارشناس را در این زمینه مرور می کنیم:

Steve Kleynhans معاون بخش موبایل و مشتریان موسسه تحقیقاتی Gartner در این زمینه می گوید:

به نظر می رسد نادلا یک دیدگاه کلی از مسیری که مایکروسافت باید در آن حرکت کند، دارد و او بر روی پردازش ابری و ارتباطات سیار تمرکز کرده است تا زمام آن را کاملا در دست بگیرد.

آقای Ben Bajarin تحلیل گر موسسه Creative Strategies در این زمینه می گوید:

به نظر من آنها می توانند در آینده پیشتاز نوع جدید ارتباطات باشند، آنها در هوش مصنوعی پیشتاز هستند، به کرتانا نگاه بکنید، یا به هالولنز ! مشخصا آنها در قسمتی هایی قدم گذاشته اند که متعلق به آینده است.

اما آیا آنها می توانند در بازار تلفن های هوشمند بازیگر مهمی باشند در حالی که ویندوز جزو پلتفرم های مطرح در این دسته نیست؟ خود آقای نادلا در این زمینه اعتقاد دارد، که ما باید نوع دیدگاه مان به موفقیت را تغییر دهیم:

من فکر می کنم ما با پرسیدن مکرر این سوال ها که سهم بازار اکس باکس چقدر است؟ سهم بازار هالولنز چقدر است؟ سهم بازار رایانه های شخصی چه مقدار است؟ سهم بازار تلفن های ما چه میزان است؟ خودمان را دچار زیان می کنیم. اگر بیشتر فکر شما مشغول این نمودار ها باشد با مشکل مواجه می شوید. در دنیای پر از دستگاه های مختلف، گاهی اوقات کاربران تنها از دستگاه های ما استفاده می کنند و گاهی نیز از یک یا چند دستگاه دیگر استفاده می کنند. چیزی که ما به آن نیاز داریم این است که کاربر بتواند در طول استفاده از تمامی دستگاه ها با تجربه ای یکسان رو به رو شود.

قطعا اگر این استراتژی مایکروسافت پایدار باشد آنها موفق خواهند شد، زیرا پلتفرم ها تنها ابزار هایی هستند که ما توسط آنها به سرویس های مختلف دسترسی پیدا کنیم. فرض کنید که اندروید و IOS یا OS X سهم خود را افزایش دهند. آنگاه در هر صورت به طور مثال کاربران آفیس ۳۶۵ زیادتر خواهند شد یا کرتانا می تواند بزرگتر و قوی تر شود. این را به خاطر بسپارید، حتی اگر گوگل تمامی سهم بازار پلتفرم های تلفن همراه را تصاحب کند باز هم در آمد زیادی از آن نخواهد داشت، بلکه این سرویس ها هستند که درآمد زا هستند. تا آن زمان، مایکروسافت با گسترش سرویس های خود به تمامی پلتفرم ها بیشترین در آمد را خواهد داشت، حتی بیش از آنچه خالق آن پلتفرم ها کسب می کنند.

23 پست

حسین محمدزادهلیسانس مدیریت. (تکنولوژی دوست داشتنی ترین چیز در دنیا است)

وینفون...
ما را در سایت وینفون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان winphone بازدید : 384 تاريخ : يکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت: 0:29